خودمو ولو کردم رو زیر انداز
و دارم به تو که روبروم وایستادی نیگا میکنم.
یه حرفی میزنی که دلم یه جوری میشه..
یه جور هم خوب هم بد..
میای کنارم ..
توئم ولو میشی و سرتو میذاری رو شکمم.
منم با لبات بازی میکنم..
میخوام یه حرفی بزنم ولی تو که نیگام میکنی
همه چی یادم میره.